چلیپا

چلیپا
این وبلاگ ترکیبی از دلنوشته های خودم و مطالبی در رابطه با موضوعات مورد علاقه و جذاب برای خودم می باشد.
نويسندگان

گردونه ی مهر یا چلیپای شکسته نماد و نشانواره بسیار كهنسالی از قوم آریا و سرزمین ایران است. این نشان شکل های گوناگونی دارد از جمله ساده و شکسته . میان چلیپای ساده و چلیپای شکسته با نگاره  که «صلیب» یا «دار» است، تفاوت وجود دارد. کهن ترین نماد چلیپا به اینگونه (شکسته) در جیرفت یافت شده که زمان آن را به 12000 سال پیش از میلاد تخمین زده اند  و آشکار می سازد که ریشه ای کهن در ایران زمین دارد. نقشی که گاه مظهر الوهیت، نماد خورشید، فروغ بی پایان، نظم هستی، آتش، فراوانی، آذرخش و جاودانگی است.

نگاره ای که آریاییان، مصریان، آشوریان کهن ، بوداییان و مسیحیان به کار برده اند اما صاحب راستین آن آریاییان هستند.این نماد در ضمیر هر آریایی به ویژه ایرانیان پیشین جای گرفته و ریشه ای ژرف در تادوپود اندیشه و باورهای مردم ایران زمین داراست.

چلیپا نگاره ای است بسیار کهنسال و چون نزد پیشینیان گونه ای نماد نیروهای نهفته در طبیعت و نیروهای آسمانی به شمار آمده در بیشتر سرزمین های که تمدن باستانی را در بستر خود پرورش داده است یافت می شود.از کهن ترین بازمانده ی چلیپا در خوزستان و نگاره های آن بر سفال های آجری سیلک و شوش و مهرهای شهر سوخته سیستان ، تا آرامگاه شاهان هخامنشی ،در تکه فرش اشکانی گرمی مغان و فرش بهارستان که کاخ تیسبون را می آراسته و در کاخ زیبای هشت بهشت اصفهان تا نقش هایی که امروزه بازتاب های مذهبی مردم ایران است جای پای این نشان دیده می شود .

 

سرچشمه باور به «میترا/ مهر» و «گردونه مهر» در میان ایرانیان ، عبارت بوده است از ستاره قطبی و دو صورت فلكیِ پیرا قطبی «خرس بزرگ» و «خرس كوچك» (دبّ اكبر و دبّ اصغر).

در روزگار کهن، ستاره «ذَیـخ/ ثُـعبان» قطب آسمانیِ زمین بوده ( ستاره مهر ) و مانند ستاره قطبیِ امروزی در جای خود ثابت و بی‌حركت ایستاده و در همه شب‌های سال دیده می‌شده و هیچگاه طلوع و غروب نمی‌كرده است. این ستاره در میانه دو صورت فلكیِ پیرا قطبیِ «خرس بزرگ» و «خرس كوچك» واقع شده است و این دو صورت فلكی در هر شبانه روز یك بار به دور آن می‌گردیده‌اند. این گردش، همراه با گردش صورت فلكی «ثُـعبان»، نگاره باستانی «چلیپا» یا صلیب شكسته را در آسمان رسم می‌كرده‌اند كه گمان می شود، همان «گردونه مهر» است

به همین دلیل كه مهر، نقطه ثقل آسمان و ستارگان بوده است و از دید ناظر زمینی، همه ستارگان و صورت‌های فلكی بر گرد او می‌چرخیده‌اند؛ مهر را سامان‌دهنده هستی و برقراركننده و پاسبانِ قانون و هنجار كیهانی و نظام حاكم بر نظم جهان، و بعدها او را ایزد روشنایی و راستی و پیمان و حتی محبت دانستند

 

به اعتقاد یوستى در نام نامه ایرانى، «میثره» در اصل به معناى «روشنایى همیشگى» استو این معنا با روشنایى همیشگى ستاره قطبى ارتباطى کامل دارد. اما بعدها و بر اثرجابه جایى ستاره قطبى، مفهوم «روشنایى همیشگى» به خورشید و پرتوهاى آن داده شد و درادبیات فارسى «مهر» نام دیگرى براى خورشید به شمار آمد.

چلیپا نشانگر باروری و گردش زندگی در کائنات است ، (جهت راست گرد و چپ گرد ). سپهر از روزگاران باستان همانند چرخی به شمار آمده که سرنوشت انسان و جهان را در دست دارد ، بزرگواری و مستمندی می دهد . واژه های چرخ گردون ، فلک گردان و گله شکایتی که پاره ای از مردم و سرایندگان از این چرخ کرده اند یادگاری از این دوران است .

 

چلیپا نشانگر نمودها و چهره های گوناگون پرتو خداوند است. همچنانکه خورشید تیرگی ها را می زداید، نمودهای گوناگون و پرشمار خداوند روشنی بخش چهارسوی جهان و جهان درون انسان است.

در ایران پیش از «اشوزردشت» تیره های آریایی عناصر چهارگانه : باد، خاک،آب و آتش را گرامی دانسته و آن را به وجود آورنده گیتی و گرداننده نظام هستی می شمرده اند و با باور به اینکه از نزدیکی و ترکیب این عناصر به نسبت معین، هستی شکل گرفته است. هر شاخه این نشانه را جایگاه یکی از عناصر چهارگانه می دانستند. عناصر چهارگانه هستی بخش، بر روی هم و با گردش و چرخش خود چرخ آفرینش را آهنگ می دهد و نظام پر شکوه طبیعت را نگاهبانی می کند.

 در بهار، سبزه و شکوفه و گل و در پایان تابستان، میوه و فرآورده های نیروبخش می دهد.در خزان و زمستان، آب فراوان به تن شوخته زمین می افشاند و از سوز سرما همه را نوید آتش می دهد بارها تکرار می شود و این تکرارها زندگی را می سازد و مرگ می آفریند، نه تنها در انسان، بلکه در کل کائنات.

چلیپا همواره با کالبد ملی ایرانیان همراه بوده و هیچگاه ارزش خود را در سرشت آریایی ایرانی از دست نداده و نخواهد داد چراکه چلیپا فلسفه و دلیل بودن تمامی انسان هاست .

پس از گذشت هفت هزار سال هنوز در هنر به چشم خورده در دوران اسلامی نگاره چلیپا با همان برازندگی و زیبایی خودنمایی می کند .

با ورود اسلام به ایران نه تنها چلیپا کنار نرفت بلکه با جایگاه ژرفی که در باور ایرانیان داشت همچنان پا بر جا ماند و هنر ایرانی را بیش از پیش به رخ همگان کشید . این قدرت فروزان سرشت ایرانی بود که همگان را بر آن داشت که در جایگاهها و آرامگاه بزرگان شمع بیافروزند ( آتش) ، ارج نهادن به آب رابه همگان آموخت . ساختن و آراستن آبدان ( سقاخانه ) و در کنار آن افروختن شمع و گرامی داشت پاره ای درخت ها و نیاز کردن برای آن و ریستمان بندی برای گشایش گره از مشکل همان روش دیرین بزرگداشت آب و آتش و خاک است . مساجد و مکان های مذهبی با شکل تازه ای از چلیپا آزین شدند از مسجد جامع شهر کهنسال نائین تا مسجد کبود تبریز ، چلیپاست که زنده و جاودان است .

شوربختانه به دلیل استفاده های نابجا و بدی که از این نشان مهر شده ، چهره ی گردونه مهر به نشانه ای از نسل کشی و نژادپرستی تبدیل گشته . و بر ما دارندگان راستین این نشانه ی مهر است تا به همگان نشان دهیم گردونه ی مهر نشانه ای است با بزرگترین مفاهیم انسانی.

چلیپا در آلمان

از سال 1877در اروپا درباره ی چلیپای شکسته گفت و  گو پژوهش شده و گاه در جنبش ضد نژاد سامی به کار گرفته می شد .پس از واژگونی سلطنت در آلمان و بحران اقتصادی ، احساسات ملی و وطن پرستی در آلمان گسترده شد . رفته رفته نژاد گرایی دیرین و آتش کینه توزی نسبت به یهودیان و آئین یهود افروخته تر شد تا آنکه خشم ملت آلمان در چهره هیتلر نمودار گشت .

هیتلر به برتری نژاد آریا باور داشت و آریائیان را می ستود ، این نماد آریایی را به کار برد و پرچم خود را پارچه ی سرخی که در میان آن دایره ای سفید و درون رنگ سفید نگاره چلیپا ی شکسته جا داشت ، قرار داد . آنان می اندیشیدند که نشان خوشبختی را از ایران و هندوستان به آلمان برده اند .

 


نظرات شما عزیزان:

m
ساعت11:54---24 تير 1393
ممنون بابت اطلاع رسانیت.

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






موضوعات مرتبط: معرفی هنرها ، ،
برچسب‌ها:
[ دو شنبه 1 شهريور 1390برچسب:, ] [ 17:29 ] [ رهگذر ]
درباره وبلاگ

به وبلاگ من خوش آمدید
امکانات وب